معاون رئیس جمهوری در گفت وگو با ایرنا اعلام کرد:
توسعه گردشگری راهی برای توانمندسازی جوامع محلی است
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- توسعه گردشگری راهی برای تقویت اقتصاد محلی، به ویژه توانمندسازی اقشار ضعیف و کم درآمد شمرده میشود اما این مهم، از یک سو نیازمند فراهم شدن امکانات لازم و ضروری و از سوی دیگر انجام فرهنگ سازی در این راستا است.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- توسعه گردشگری راهی برای تقویت اقتصاد محلی، به ویژه توانمندسازی اقشار ضعیف و کم درآمد شمرده میشود اما این مهم، از یک سو نیازمند فراهم شدن امکانات لازم و ضروری و از سوی دیگر انجام فرهنگ سازی در این راستا است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، ساعت از نه صبح گذشته بود، تعداد نسبتأ قابل توجهی گردشگر از ونهای سفید پیاده شده و به سمت دره ستارگان ( جزیره قشم) در حال حرکت بودند. در ابتدای مسیر کنار دیواری که تقریباً یک متر ارتفاع داشت دو جوان بومی شتری را آراسته بودند و در ازای ده هزار تومان مسافران را سوار میکردند و دور کوتاهی میزدند و اینگونه لذت شترسواری را برای آنها فراهم میکردند. به نظر میرسید که برای کسانی که در عمرشان یا شتر ندیده بودند و یا دست کم اصلاً سوار آن نشده بودند تجربه جذابی بود.
به فاصله چند متر جلوتر نوجوانی با صدای نسبتأ بلند صنایع دستی را به مسافران عرضه میداشت، قیمتها و تخفیفات مسلسل وار از دهانش خارج میشد و از رهگذران میخواست که با خرید خود از صنایع دستی شان حمایت کنند.
تصویر فوق بخش کوچکی از اقتصاد گردشگری در یکی از توریستیترین مناطق کشورمان یعنی قشم است. بعلاوه، هتل ها، رستوران ها، مراکز خرید، و شیوههای مختلف حمل و نقل، از هواپیما گرفته تا اتوبوسهای دریایی و زمینی و تاکسی نیز همگی بخشهای مهمی از اقتصاد گردشگری به شمار میروند.
به باور کارشناسان در اینکه کسب منافع و عایدات اقتصادی از نخستین و مهمترین محرکهای توسعه فعالیتهای گردشگری در اغلب کشورها است هیچ شکی وجود ندارد. جذب سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال و تحقق توسعه پایدار از چنان اهمیتی برخوردار است که امروزه بسیاری از کشورها به عرصه رقابت در بزرگترین صنعت خدماتی جهان، یعنی گردشگری وارد شده اند.
بر اساس تازهترین آمار منتشر شده توسط «انجمن جهانی سفر و گردشگری» (WTTC)، امروزه به ازای هر 10شغل، یک شغل به گردشگری و فعالیتهای مرتبط با آن اختصاص دارد. همچنین در سال 2018 میلادی، 5/ 4درصد از مجموع سرمایه گذاریها (حدود 900 میلیارد دلار) در صنعت گردشگری هزینه شده است. گردش مالی زیاد و درگیر شدن طیف وسیعی از بخشها و صنایع در گردشگری موجب شده است تا 4/ 10درصد از تولید ناخالص داخلی در جهان به صنعت گردشگری اختصاص داشته باشد.
اما در مورد ایران اعداد و ارقام نشان میدهد که سهم گردشگری در اقتصاد بسیار کم است. طبق آمار در سال گذشته(1396) پنج میلیون و 113 هزار و 524 گردشگر وارد کشور شده اند. البته اینکه آیا همه این افراد گردشگر بوده اند، هر کدام چقدر اقامت داشته اند و چه مقدار هزینه کرده اند جای بحث و بررسی دارد. در واقع هر چند آمار گردشگران مهم است اما سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مورد طبق آمار منتشره سهم مستقیم سفر و گردشگری نسبت به سهم سایر بخشهای اقتصاد ایران در تولید ناخالص داخلی، حدود دو درصد از کل اعلام شده است. بر این اساس ایران در بین 184کشور جهان باید رتبه 147 را به خود اختصاص دهد این در حالی است که در همسایگی ما صنعت گردشگری ترکیه با 4/ 1 درصد از تولید ناخالص داخلی توانسته رتبه 76 را به خود اختصاص دهد.
در اینکه سهم کشور از درآمد جهانی توریسم کم و ناچیز است شکی نیست. البته با توجه به جایگاه خوب ایران از نظر میزان جاذبههای گردشگری انتظار میرود که از جایگاه قابل قبولتری در جهان برخوردار باشیم. با این حال کم و بیش صنعت گردشگری در کشور در جریان است. نقاط گردشگری فراوانی وجود دارد و استانهای مختلف تلاش هایی در این مورد صورت داده اند.
با این وجود، سؤالی که پیش میآید این است که گردشگری تا چه حد میتواند به پایداری اقتصادی و به دنبال آن پایداری اجتماعی و فرهنگی مقاصد گردشگری کمک کند. در اینجا بیشتر موضوع توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی است.سؤال این است که نسبت میان گردشگری و توسعه پایدار محلی چیست؟ در صنعت گردشگری تا چه حد به تقویت ظرفیتهای بومی و توانمندسازی اقشار ضعیف محلی توجه میشود. اگر برای مسئولین و متولیان امر پایداری اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی مهم نباشد صنعت گردشگری از اهداف خود بسیار دور خواهد شد.
جدای از مشکلات بنیانی صنعت گردشگری به ویژه در حوزه زیرساختهای ارتباطی و رفاهی و... رویکرد و نگاه به این صنعت نیز از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. اینکه هدف از توسعه گردشگری چیست و گردشگران را به سمت و سویی هدایت کنیم بسیار مهم است.
معمولاً، به خاطر شرایط اقتصادی از یک طرف و فراهم نبودن زیرساختهای لازم از طرف دیگر، هزینه گردشگری بالا بوده و این هزینه بالا یکی از دلایل پایین بودن گردشگری داخلی است. وسعت زیاد کشور و ضعف زیرساختهای حمل و نقل و به ویژه گران بودن آن از مهمترین موانع گردشگری در داخل به شمار میرود. گردشگری داخلی محدود به یک سری از شهرها و مناطق است. بعلاوه سفر به این مکانها نیز محدود بوده و معمولاً کمتر پیش میآید که به شهری دو یا چند بار و با قصد گردشگری سفر کنیم.
پس از یک سو دولت بایستی به ویژه زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقل را چنان توسعه دهد که رفت و آمد بین دورترین نقاط کشور نیز آسان گردد. بعلاوه در فراهم کردن سایر زیرساختهای گردشگری مانند رستوران ها، هتلها و غیره زمینههای مشارکت جدی افراد محلی را فراهم سازد. در جایی که سرمایه گذار از افراد بومی نیست استفاده از درصدی از نیروی انسانی بومی یکی از پیش شرطهای سرمایه گذاری است و دراین راستا ایجاد اشتغال برای اقشار و طبقات پایین جوامع محلی از طریق تقویت صنایع دستی یکی از این راههای تحقق این هدف شمرده میشود.
از طرفی در زمینه توانمندسازی جوامع محلی از طریق رفتار گردشگران فرهنگ سازی شود. خرید یکی از این رفتارهایی است که گردشگران باید در جوامع محلی انجام دهند. هرچند این امر اجباری نیست اما باید گردشگران به این باور برسند که وقتی برای گذران اوقات فراغت به جایی سفر میکنند در ازای بازدید و لذت بردن از جاذبههای طبیعی و غیر طبیعی فایده ای به جامعه محلی برسانند. این کار را میتوانند با خرید کالاهای مختلف از لوازم ضروری روزمره تا صنایع دستی انجام دهند.
آدمها ممکن است به دلایل مختلفی سفر کنند. اما وقتی حرف از گردشگری است خرید از صنایع دستی بومی، مصرف خوراک و غذاهای محلی و استفاده از تفریحات و سرگرمیهای محلی میتواند یکی از راههای تقویت اقتصاد محلی و توانمندسازی افراد بومی باشد.
امروزه به باور کارشناسان جوامع بشری بیش از هر زمان دیگری به سمت مصرف گرایی حرکت کرده و بیش از هر زمانی هویت خود را از طریق مصرف بیان میکنند. مصرف انواع مختلف کالا صرفاً برای رفع نیاز نیست بلکه به نوعی برای متمایز سازی خود از دیگران و تثبیت هویت اجتماعی نیز صورت میگیرد.بنابر این میتوان روی تقویت ارتباط خرید و گردشگری فرهنگ سازی کرد.
نکته دیگر که بی ارتباط با خرید و مصرف نیست بحث میزان اقامت و ماندگاری توریسم در نقاط توریستی است. این مهم به ویژه در مورد گردشگران خارجی از اهمیت زیادی برخوردار است. چرا که به هر میزانی که بتوان توریست را قانع کرد که زمان بیشتری را در کشور ما سپری کند به همان میزان درآمد ارزی کشور بالاتر میرود.
البته موضوع ماندگاری گردشگر نیز حایز اهمیت است. در این مورد در برخی از شهرها ماندگاری توریسم بسیار پایین بوده و جز هزینه چیزی برای جامعه محلی به جا گذاشته نمیشود. برای مثال شمار زیادی از مردم تنها در یک بازه زمانی معمولاً دو یا سه روزه وارد استان مازندران میشوند. اما این جمعیت عظیم به دلیل محدود بودن زمان اقامتش کمترین استفاده را از منابع محلی همچون هتل، رستوران و... میکنند.
اگر بخواهیم صنعت گردشگری را به راهی برای رسیدن به توسعه پایدار محلی تبدیل کنیم باید در مرحله اول به تقویت و توانمندسازی جوامع محلی توجه کرد. بایستی زمینههای لازم برای هدایت گردشگران به خرید و مصرف از جوامع محلی فراهم سازیم و در این راه علاوه بر زیرساختهای ضروری فرهنگ سازیهای لازم نیز صورت گیرد.
پژوهشم**س-م**1552
انتهای پیام /*