در گفت و گو با شبکه آمریکایی NBC
چراغ راه سیاست خارجی در «گام دوم انقلاب»
سیاسی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- ورود جمهوری اسلامی به پنجمین دهه حیاتش با خصمانهترین تلاشهای آمریکا، صهیونیستها و متحدان منطقه ای آنان برای عقب راندن ایران از مواضع اقتدار در منطقه غرب آسیا همراه شده است. در این شرایط بایسته هایی تازه پیش روی سیاست خارجی به چشم میآید.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- ورود جمهوری اسلامی به پنجمین دهه حیاتش با خصمانهترین تلاشهای آمریکا، صهیونیستها و متحدان منطقه ای آنان برای عقب راندن ایران از مواضع اقتدار در منطقه غرب آسیا همراه شده است. در این شرایط بایسته هایی تازه پیش روی سیاست خارجی به چشم میآید.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، جمهوری اسلامی ایران از سال 1357 تاکنون و به مدت چهار دهه با دسیسههای خارجی با هدف تجزیه و گسست تمامیت سرزمینی، هشت سال جنگ با هزینه هایی چشمگیر، تحریم هایی بی سابقه در عرصه اقتصادی و تجاری و حملاتی بی وقفه در عرصههای سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی و رسانه ای- تبلیغاتی مواجه بوده است.
به رغم تشدید و گسترش اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران و در شرایطی که نخست وزیر صهیونیستها در گردهمایی ناکام ورشو هنوز متوهمانه از ائتلاف سازی برای جنگ با ایران سخن میگوید، اوضاع با چهل سال پیش تفاوت هایی اساسی یافته است.
رهبر انقلاب در بیانیه ای به تاریخ بیست و دوم بهمن ماه 97 و با عنوان گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران، چنین ترسیمی از مختصات فضای کنونی ارائه داده اند؛ «ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه جاسوسی بود، امروز چالش بر سر حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است.»
در ادامه میخوانیم: «اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.»
مجموعه این شرایط سبب شده رهبران کاخ سفید مکررا و صراحتا اولویت اقدامات خود را روی آنچه مقابله با «اقدامات بی ثبات کننده ایران در منطقه» میخوانند، متمرکز سازند.
از دید تحلیلگران مسائل منطقه و بین الملل، حرکت در جهت مطالبات لابیهای صهیونیستی، تضمین منافع اقتصادی ناشی از مکیدن منابع مالی سعودیها و چند کشور دیگر خاورمیانه، تخطئه و ویرانی برنامه و کارنامه دولت پیشین و در نهایت هنجارستیزی، تعهدگریزی و قدرت نمایی در عرصه داخلی و بین المللی مولفه هایی است که به سیاستهای ضدایرانی دولت «دونالد ترامپ» شکل داده است.
در چارچوب این سیاستها است که رئیس جمهوری آمریکا از هر فرصتی؛ از مجمع عمومی سازمان ملل گرفته تا سخنرانی سالانه در کنگره، جمهوری اسلامی ایران را آماج حملات خود قرار میدهد. حجم، گستره و شدت این حملات به گونه ای است که برای بسیاری از ناظران مواضع سازش ناپذیر رهبران واشنگتن علیه قطب متقابل در برهههای پرتنش جنگ سرد را تداعی میکند.
به عبارتی دیگر حجم اقدامات ضدایرانی دولت و دستگاه سیاست خارجی آمریکا که اصلیترین آن در خروج از برجام و وضع تحریم هایی بی سابقه و آخرین آن در نشست ضدایرانی ورشو بروز یافت، عملا تهران را در جایگاه اصلیترین قطب متقابل با واشنگتن قرار داده است.
بر اساس چنین واقعیتی است که رهبر انقلاب در بیانیه راهبردی گام دوم تصریح میدارند: « در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.»
با توجه به جمیع شرایط منطقه ای و بین المللی که جمهوری اسلامی ایران در بدو ورود به پنجمین دهه حیات خود با آن روبرو است؛ سیاست خارجی کشور نقشه راهی متناسب با دوران جدید را پیش رو میبیند.
با وضع تحریمهای ظالمانه و یکجانبه آمریکا، هر چند شرایط پسابرجامی از قبیل تمایل کشورها و شرکتهای خارجی برای همکاری، سرمایه گذاری و ارتباط با ایران تغییر کرده و بخش مهمی از برنامه ریزیهای دولت و ظرفیتهای دستگاه دیپلماسی مصروف عبور از تنگناهای تحریمی شده اما تجربه چهل سال گذشته و عدم همراهی جامعه جهانی و سازمانهای بین المللی با سیاستهای دولت آمریکا به ما میگوید که این فضا پایدار نخواهد ماند.
از این رو ماموریت دستگاه سیاست خارجی علاوه بر تقابل با تحریم، وجوه کلان و بلندمدتی مییابد که ناظر بر بهره گیری از ظرفیتهای کشور جهت توسعه و مهیاسازی مختصات پنجاه سالگی جمهوری اسلامی است تا بر اساس «درونزایی» اقتصادی، «برونگرایی» با استفاده از این ظرفیتها حاصل آید.
در این بیانیه آمده است: «منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقهای با داشتن 15 همسایه با 600 میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دستنخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفادهنشده طبیعی و انسانی در رتبه اوّل جهان است.»
با توجه به تشریح ضرورت بهره گیری از این ظرفیتها و آنچنان که بیانیه گام دوم انقلاب تصریح میدارد «اقتصاد قوی، نقطه قوّت و عامل مهمّ سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است»، دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش برجستگی و اهمیت مییابد.
رهبر انقلاب همچنان که بر اساس اصول تغییرناپذیر سیاست خارجی یعنی «عزّت، حکمت، و مصلحت»، لزوم «مرزبندی با دشمنان»، «عقب نشینی نکردن از ارزشهای انقلابی و ملی»، «ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان»، «غیرقابل اعتماد دانستن تعدادی از دولتهای اروپایی» را یادآوری کرده و از «تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه آمریکا و صهیونیسم» سخن میگویند، بر ویژگیهای تعاملی در سیاستهای جمهوری اسلامی انگشت مینهند؛ جایی که رهبری تصریح میدارند ایران «در هیچ معرکهای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله اوّل را شلّیک نکرده و در همه موارد، پس از حمله دشمن از خود دفاع کرده» است.
در نقشه راه پیش رو، رهبر انقلاب تصریح میدارند که سکانداران سیاست خارجی در تعامل با بازیگران نظام بین الملل و حتی دولتهای غربی «عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند.»
دیگر کلید راهگشا برای عبور از چالشهای پیش رو از جمله در عرصه روابط بین المللی استفاده از فکر و ظرفیت مدیران و کارگزاران جوانی است که میتوانند منشا تاثیراتی مثبت در سیاست خارجی کشور قرار گرفته و در تنگناهای پیش رو به تحرکات و اقدامات آن ویژگی پویایی و نوگرایی را تزریق کنند.
پژوهش**9279
انتهای پیام /*