بزرگنمایی:
ورزش ایران در شرایطی سال حساس و سرنوشت ساز «کسب سهمیه» المپیک را در پیش دارد که به دلیل مشکلات اقتصادی اکثر فدراسیونها برای اجرای برنامههایشان با مشکلات مالی مواجه خواهند شد.
به گزارش تبسم مهر «بودجه» و عدم تخصیص آن هیچ زمان اتفاق تازه ای برای ورزش ایران نبوده و نیست؛ «بی پولی» دغدغهای تقریباً همیشگی برای ورزش است که نزدیک به هر رویداد بیشتر از همیشه پررنگ شده و از خیلی موضوعات مهم دیگر پیشی میگیرد طوری که به دغدغه اصلی اهالی ورزش تبدیل میشود.
این روزها که یک ماه و نیم از شروع سال میگذرد و فعالیتها و برنامههای پیش بینی شده وارد فاز اجرایی شده، مجموعه ورزش کم کم در حال مواجه شدن دوباره با «بی پولی» و دغدغه همیشگی آن است در حالی که امسال یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین سالها برای ورزش ایران و مدیرانش است.
معضلی که گریبان متولیان ورزش را هم گرفته
مشکل کمبود مالی برای فدراسیونها که در حال نزدیک شدن به مسابقات انتخابی المپیک هستند و اردوهای آماده سازی تیمهایشان در جریان است، نمود بیشتری پیدا میکند به همین دلیل برخی مدیران فدراسیونها انتقاد از این مسئله را از گوشه و کنار آغاز کرده اند.
البته در شرایط فعلی معضل بی پولی گریبان خودِ وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک را هم گرفته چون تا به امروز تخصیصی از دولت نداشته اند و به همین دلیل هنوز شرایط تزریق بودجه به فدراسیونها فراهم نشده و اصلاً استارت این کار در سال جدید زده نشده است. حتی در وزارت ورزش هنوز تفاهم نامه مالیِ مرسوم میان این وزارتخانه با فدراسیونها هم امضا نشده و این یعنی نامشخص بودن بودجه تخصیص یافته به فدراسیونها از طرف وزارت ورزش.
در کمیته ملی المپیک هم اوضاع به همین شکل است. البته گفته شده به زودی اولین واریزی این کمیته به فدراسیونها انجام میشود اما فدراسیونها هنوز کلِ بودجهای که میتوانند امسال از کمیته ملی المپیک دریافت کنند را نمیدانند. بدتر اینکه خودِ کمیته ملی المپیک با کاهش چهار درصدی اعتباراتش در سال جاری - به نسبت آنچه پیش از این عنوان شده بود - مواجه شده و این یعنی محدودتر شدن برنامههای حمایتی این کمیته.
هرج و مرج مدیریتی بهانه نشود
به گزارش خبرنگار مهر، وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیونها در حالی تا به امروز ریالی از اعتبارات سال 98 خود را دریافت نکرده اند که تهیه ارز آزاد هم کماکان با مشکلات خاص خود انجام میشود و همین مسئله مدیران را برای اعزام بین المللی تیمها و ورزشکارانشان دست به عصا کرده است.
این موضوع هم نتیجه کمبودهای مالی در ورزش است که البته هرج و مرج مدیریتی نباید بهانهای برای دامن زدن به آن باشد. به هر حال فدراسیونها سال گذشته حداقل از کمیته ملی المپیک صد درصد بودجه خود را دریافت کردند و با توجه به شناختی که از وضعیت اقتصادی کشور دارند، باید برای مدیریتِ درست تر آن به گونهای چاره اندیشی میکردند که حداقل در هفتههای ابتدایی سال جاری با مشکل مالی کمتری مواجه شوند.
اینکه پول به اندازه کافی باشد و از این حیث مانعی برای اجرای برنامهها نباشد هنر نیست. هنِر اصلی برای کنترل شرایط مالی بحرانی، «مدیریت هزینه» است. به هر حال رؤسای فدراسیونها به عنوان عضوی از جامعه قاعدتاً به اوضاع نابسامان مالی کشور اشراف دارند و منطقی است با «نگاه صرفه جویی محور» مدیریت داشته و از هزینه کرد اضافی خودداری کنند. مهمتر اینکه فدراسیونها باید در جهت درآمدزایی گسترده گام بردارند و یاد بگیرد که برنامههای راهبردی خود را بدون تکیه به منابع دولتی تهیه کنند.
البته که هیچیک از این مسائل نباید بهانهای برای عدم حمایت از ورزش شود. دولت با لحاظ کردن مقطع کنونی حساس برای ورزشیها، باید در تخصیص بودجه به کمیته المپیک و وزارت ورزش اقدام به موقع تری داشته باشد.
«بی پولی»؛ پاسخی که باید از آن فرار کرد
«المپیک» حکم دیکتهای را دارد که در آن اشکالات ورزش گرفته میشود. سال قبل از المپیک اما از خود سالِ المپیک مهمتر است چرا که مسابقات و نتایجش تعیین کننده شاکله اصلی کاروان اعزامی به المپیک میشود. بنابراین بودجهای که در سال قبل از المپیک و برای حضور در میادین کسب سهمیه هزینه میشود، درد بیشتری را دوا میکند.
از طرفی طبیعی است در شرایطی که مشکلات و تحریمهای اقتصادی وجود دارد، ورزش اولویت اول دولت برای حمایت نیست اما این مسئله نباید باعث بی توجهی به مجموعهای شود که میادین کسب مجوز برای شرکت در مهمترین رویداد ورزشی جهان را در پیش دارند به خصوص که بعدها همین رویداد ملاک اصلی برای ارزیابی عملکرد مدیرانش خواهد شد.
در این شرایط اما «بی پولی» مجموعه ورزش و به خصوص کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش میتواند تهدیدی جدی باشد. البته که ورزشیها و به خصوص فدراسیونها باید داشتن استقلال مالی را یاد بگیرند تا به خاطر اجرای هر برنامه یا انجام هر اعزامی دست خود را جلوی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دراز نکنند اما طبیعی است که این مهم یک شبه و حتی چندساله محقق نمیشود. از طرفی مسئولانی که به هنگام موفقیتها با پیام تبریک خودی نشان میدهند و تا ماهها برای قابل توجه نشان دادن عملکرد خود به آن استناد میکنند، باید بدانند که تداوم موفقیتها نیازمند هزینه کردن به موقع است.

مسلم است که ورزش فعلاً به حمایت دولت نیاز دارد. مسئولان وزارت ورزش به عنوان متولی ورزش در کنار مدیران کمیته ملی المپیک باید خیلی جدی تر پیگیر تخصیص زودهنگام بودجه باشند تا هرچه زودتر بتوانند فدراسیونها را شارژ مالی کنند. از طرفی رؤسای فدراسیونها هم باید در این شرایط مدیریت هوشمندتری برای هزینه کرد خود داشته باشند تا پیش از پایان برنامههایشان، کفگیرشان به ته دیگ نخورد.
به هر حال ادامه روال کنونی و کمبودهای مالی که ورزش با آن مواجه است میتواند جدی تر از قبل مراحل آماده سازی تیمها و ورزشکاران و حضور آنها در میادین مختلف را به خطر بیندازد. با ادامه این روند قطعاً از «کمبود مالی و بی پولی» به عنوان اولین توجیه برای پاسخ به ناکامی و عدم کسب سهمیه نام برده میشود و اصلاً دیگر نمیتوان انتظار قاطعی هم از صاحبان سهمیه برای مدال آوری داشت.